عدم پذیرش اجتماعی دردناک تر از خشونت قانونی
فروردین ۲۷, ۱۳۹۷جنسیت؛ مساله این است!
گفتگو با حسین علیزاده
«خیلی برای پدرم سخت بود که در چشمهایش نگاه کنم و بهش بگویم من یک دخترم، دیگر نمیتوانم مثل پسرها بپوشم و مثل آنها رفتار کنم، میخواهم خودم باشم. اینقدر سخت، که قصد جانم را کرده بود. این فقط پدر نبود که هراز گاهی کتکم میزد، بلکه از دست برادرم هم در امان نبودم. در مدرسه مرتب توسط دیگر دانش آموزان مورد آزار و اذیت قرار میگرفتم، وقتی به معلمها شکایت میکردم، آنها خودم را مقصر معرفی میکردند و می گفتند تا زمانیکه اوا خواهر باشی، وضع همین است.
یک شب احساس کردم که دیگر خانه برایام امن نیست. فکر میکردم همین امشب پدر مرا خواهد کشت. از خانه فرار کردم، نیمههای شب تک و تنها، در خیابان سرگردان بودم، پلیس جلویام را گرفت، قصه را تعریف کردم، آنها مرا به داخل ماشین هدایت کردند، فکر میکردم به جای امنی برده میشوم، اما آنها مرا به پاسگاه برده و دسته جمعی بهم تجاوز کردند و بعد رهایم کردند و گفتند برو خانه و سعی کن اینگونه نباشی.
تنها راه موجود ترک وطن بود، با هزار بدبختی و آوارگی کشیدن، پناهندگی گرفتم و به کانادا آمدم. به امید اینکه اینجا آسوده مثل یک خانم زندگی کنم. اوضاع اینجا البته خیلی بهتر است، ولی چون زبان انگلیسی نمیدانم باید در محیطهای فارسی زبان کار کنم به همین خاطر اینجا هم باید این تغییر جنسیت را مثل راز برای خود نگه دارم، چون اگر بفهمند از کار اخراجم میکنند، هرچند قانونا به دلیل تغییر جنسیت نمیتوانند بیرونم کنند ولی همیشه بهانهای برای اخراج وجود دارد. اینجا کسی گذشتهام را نمیداند و سعی میکنم به گونهای رفتار کنم که کسی شک نکند.»
حسین علیزاده* فعال حقوق اقلیتهای جنسی است. او با اعلام اینکه با ۱۴۰ دگرباش جنسی مصاحبه کرده، میگوید زندگی دگرباشان جنسی پر از داستانهای مشابه است. همه آنها اول در خانه آزار و اذیت میبینند و بعد در مدرسه و جامعه. آنها نه به خانواده، نه به معلم و نه به پلیس، نمیتوانند اعتماد کنند. قصه دگرباشان جنسی آنقدر دردناک است که انسان حس میکند اعدام برایشان عروسی است. او مشکلات اقلیتها را اینگونه تشریح می کند:
۱– مشکلات فرهنگی
این مشکل از ذهنیت شروع میشود، وارد زبان و عمل میشود. از ابتدای تولد به شما گفته میشود مرد و زن چگونه رفتار میکنند. چگونه باید وارد اجتماع شوند. «آبروداری» خصیصه مهمی برای خانواده ایرانی است. داشتن فرزند دگرباش جنسی، نقض این خصیصه به شمار میرود. پس باید حفظ آبرو کرد.
اکثر خشونتها علیه دگرباشان جنسی، منشاء و مبدا آن خانواده است. از کتک زدن، ناسزا شنیدن و حتی تجاوز، ابتدا در خانواده و فامیل رخ میدهد. در واقع خانواده به عنوان اولین مامن انسان، وقتی خود مسبب خشونت میشود، شرایط را برای بروز و تشدید خشونت در مدرسه و محله و جامعه مهیا میکند.
حتی بسیاری از خانوادههایی که آداب اسلامی را رعایت نمیکنند ولی وقتی به مساله هم جنسگرایی میرسند، یاد اسلام میافتند.
ادبیات و فرهنگ شفاهی ما پر از دشنامهای ناپسند است که ریشه در مساله جنسیت دارد. صدا و سیما نیز اجازه نمیدهد که فضا برای دگرباشان جنسی مثبتتر شود. جو حاکم بر فضای عمومی به شدت علیه این افراد است. نه دکتر ما و نه روانپزشک ما فهم صحیحی نسبت به مقوله جنسیت ندارند و بر پیشانی دگرباشان مهر بیمار میزنند و میخواهند نسخه درمانی تجویز کنند. حتی تفاوت میان دگرباشان جنسی را درک نمی کنند.
۲– جامعه دگرباشان جنسی
دگرباشان جنسی از یکدیگر نیز در امان نیستند. خیلی از آنها برای یکدیگر میزنند، مهمانیهایشان توسط خودشان به پلیس گزارش میشود، مسبب بسیاری از زورگیریها، خودشان هستند. تن دادن به رابطه اجباری از ترس معرفی نشدن به پلیس، درد کهنه جامعه دگرباشان جنسی است. خیلی از آنها با مثل خودی، وارد رابطه میشوند مثل بقیه مردم جامعه، گاهی تصمیم به خروج از رابطه میگیرند ولی با تهدید روبرو میشوند و به ناچار مجبورند در رابطه باقی بمانند، چون قانون از آنها حمایت نمیکند.
۳– مشکلات قانونی
در بررسی مشکلات قانونی موجود در کشور ما با دو مساله روبرو هستیم اول خود متن قانون و دوم چگونگی اجرای آن.
ما در بسیاری از حوزهها مشکل قانونی داریم ولی نکته این است که در بیشتر موارد قانون اجرا نمیشود یا عموم مردم قانون را نقض میکنند و اتفاقی نمیافتند مثل قانون ممنوعیت ماهواره، چراکه قانونی که اکثریت جامعه آن را نپذیرند ضمانت اجرا ندارد. اما وقتی به دگرباشان میرسیم نه تنها راه فراری از قانون وجود ندارد بلکه قوانین متعددی وجود دارد که به اشکال مختلف، تهدیدی است برای دگرباشان جنسی. در واقع علاوه بر قانون مجازات اسلامی که احکام شدیدی را برای دگرباشان جنسی وضع کرده ما با قوانینی روبرو هستیم که حتی میگوید هر رفتار شبه جنسی هم مستوجب مجازات است، یعنی اگر دو پسر یا دو دختر نیز در خیابان دست یکدیگر را بگیرند باید مجازات شوند. اگر استاد دانشگاهی در کلاس درس، از دگرباشان جنسی صحبت کند، اخراج میشود، یعنی حتی اجازه صحبت کردن در این حوزه داده نمیشود.
فضای بهتر برای زندگی؟
چگونه میتوان فضا را برای زندگی بهتر دگرباشان جنسی تغییر داد؟ حسین علیزاده معتقد است در وهله اول باید الگوهای فرهنگی را تغییر داد. باید سطح فرهنگ عمومی را ارتقاء داد تا جامعه درک صحیح تری نسبت به مساله جنسیت پیدا کند. امروز در جامعه ایران جنسیت پیش از اینکه مشکل اقلیت باشد، مشکل اکثریت است. یعنی اول باید مشکل اکثریت را حل کرد تا مشکل اقلیت حل شود. اینکه اکثریت نمیتوانند رابطه سالم با بدن خود داشته باشند، اینکه بدون شناخت مجبورند تن به ازدواج دهند، اینکه از داشتن رابطه آزاد و سالم محروم اند، اینکه صحبت از یک عضو بدن، عرش الهی را به لرزه در میآورد، تنها مشکل اقلیت نیست اینها مشکل اکثریت است که باید حل شود.
فرهنگی که زن را ضعیفه و ناموس تلقی میکند و اختیار را از آنان سلب میکند، نشان میدهد فهم عمومی از مساله جنسیت دچار اختلال است و اتفاقا قوانین با چنین نگاه مخدوشی تدوین میشود. باید چشمها را شست، باید جور دیگر دید.
علیزاده داستان خانم پرستاری را تعریف میکند که چگونه با افشاء کردن راز همجنسگرایی خود، نزد یکی از همکاران، قربانی خشونت جنسی در محل کار شده است. این زن پس از جدایی از همسر خود به همکاری میگوید که لزبین است و این همکار با جار زدن این مساله در بیمارستان، شرایطی را برای او رقم می زند که همه کارکنان از دکتر و پرستار گرفته تا کارکنان، او را مورد آزار و اذیت جنسی قرار دادهاند.
این فعال حقوق اقلیت های جنسی با تاکید بر ضرورت اصلاح فرهنگ عمومی میگوید: «اینها به حمایت خانواده نیازمندند، چراکه وقتی چتر حمایتی خانواده را از دست میدهند، هیچ کجا برایشان امن نیست.»
*حسین علیزاده مسئول بخش خاورمیانه و شمال آفریقای موسسه «اقدام آشکار جهانی» (اوت رایت ) است. در ده سال گذشته در زمینه حقوق دگرباشان جنسی در سطح خاورمیانه، خصووصا در کشورهای ایران، عراق، سوریه، ترکیه، مراکش و تونس فعالیت داشته و در این مدت دهها مقاله به زبان های فارسی و انگلیسی در زمینه حقوق اقلیت های جنسی در خاورمیانه به رشته تحریر در آورده است. علیزاده در زمینه مستند سازی موارد نقض حقوق دگرباشان جنسی و گزارش آنها به مجامع بین المللی، و نیز حمایت از گروه ها و فعالان دگرباش جنسی در منطقه، فعالیتهای گسترده ای داشته و در این موارد در مجامع گوناگون، از جمله سازمان ملل، وزارت خارجه و کنگره آمریکا، دانشگاه هاروارد و دانشگاه کلمبیای آمریکا سخنرانی کرده و دارای مدرک فوق لیسانس مطالعات صلح از دانشگاه نوتردام و روابط بین الملل از دانشگاه شهید بهشتی است.