انکار هویتی؟
اردیبهشت ۱۲, ۱۳۹۷قومیتها و چالش زبان مادری
اردیبهشت ۲۴, ۱۳۹۷بلوچستان را جور دیگر باید دید!
گفتگو با آرمان فعال اجتماعی و مروج کتابخوانی در بلوچستان
شنیده بودم که خارج از سیستان و بلوچستان، بعضا نوع نگاهها و ذهنیت افراد نسبت به بلوچها متفاوت هست ولی عمق این مساله را زمانی درک کردم که برای اولین بار به تهران پا گذاشتم. سنگینی نگاه مردم و ذهنیتی که بعضی از افراد نسبت به ما داشتند خیلی برایم عذاب آور بود. گویی من از کشور دیگری آمدهام و اصلا ایرانی نیستم. جالب اینجاست وقتی که سوار تاکسی بودم راننده از من سوال کرد که ایران را دوست داری؟ و … من هم جواب دادم بله و از او پرسیدم که بنظرت اهل کجا هستم با تعجب شنیدم که گفت پاکستان. با خونسردی توام با تاسف لبخندی زدم و گفتم خیر،من بلوچ هستم از استان سیستان و بلوچستان و ایرانیام.
آرمان از فعالان اجتماعی بلوچستان با بیان این مطلب به «سوآرت» میگوید: تصویری که متاسفانه صدا و سیما از مردم بلوچستان در این سالها ارائه داده، تصویر درستی نبوده و ما را در بعضی فیلمها مردمی خشن معرفی کرده است در حالیکه ما خشونتطلب و خشن نیستیم. بخاطر همین خیلی از افراد جامعه از سفر به بلوچستان واهمه داشتهاند و به نزدیکان شان هم سفر به بلوچستان را توصیه نمیکردند. آنهایی هم که مجبور به سفر میشدند خیلی از ماها ترس و واهمه داشتند.
آرمان به تشریح وقایع سفر با یکی از دوستانش در خراسان میپردازد و میگوید: در یکی از شهرهای خراسان بدلیل نبود وسیله نقلیه بر طبق پیشنهاد دوستی تصمیم گرفتیم تا مسیر مانده تا مقصد را به صورت «بک بکینگ» طی کنیم البته من بنابه تجربههای قبلی و ذهنیتی که نسبت به بلوچها در افراد جامعه وجود داشت عنوان کردم که کسی ما را با خود همسفر نمیکند اما پیشنهاد دهنده گفت که ذهنیتها دچار تغییر شده و … . ما هم پذیرفتیم و سفر بک بکینگمان را آغاز نمودیم.
پس از گذشت چندین ساعت به نصف مسیر رسیدیم چون هیچکس ما را با خود همسفر نکرد و وسیلهای برایمان توقف نکرد غیر از دو ماشین که تا مسیرهایی ما را با خودشان همسفر کردند که البته رانندههای این ماشین ها بنابه اینکه سالیانی در استانمان خدمت کرده بودند و شناخت داشتند ما را همسفر خودشان کردند وگرنه این ها هم ما را با خود نمیبردند.جالب اینجاست وقتی که با کش و قوسهای فراوان بالاخره به مقصد رسیدیم یکی از حاضرین در جمعمان به دوستم گفته بود که ما در مسیر شما ها را دیدیم ولی توقف نکردیم چون از شما میترسیدیم.
ماها لباس محلیمان را بر تن داشتیم و این قیافهمان در آن لباس برای شان ترسناک جلوه میداد. درحالیکه اگر در بلوچستان به این شیوه سفر کنید حتما کسی شما را با خودش همسفر خواهد کرد. از کسانی که با این روش در بلوچستان سفر کردهاند سوال کنید اگر حرفم را تائید نکردند و هزاران نفر نمیگفتند که آنها را جهت مهمان نوازی به منازل شان دعوت میکردند بعد بگویید که سخنم صحیح نیست.
این فعال اجتماعی به سفر دوران راهنماییاش به شیراز و بازدید آرامگاه سعدی اشاره میکند و میگوید: رفتیم توی صف ورودی ایستادیم دو دختر جوان جلوی ما توی صف بودند، یکی از آنها تا ما را دید به دختر کناریش گفت بیا بریم بیرون. بلوچها اومدن الان اینجا رو منفجر میکنند!!
او معتقد است تصویر ایجاد شده از یک بلوچ، مساله مهمی است که باید تغییر کند. مردم باید بدانند که ما بلوچها، هم ایرانی هستیم و هم ایران را دوست داریم و هم صلح طلب و مهمان نواز و خونگرم هستیم.
به باور این جوان بلوچ، خود اهالی بلوچستان هم در شکلگیری این تصویر نقش داشتهاند. او میگوید وقتی تحصیلکردهها و نمایندگان ما در مناطق فارسنشین با لباسی غیرمحلی حاضر میشوند، اجازه نمیدهند که این همبستگی بوجود آید. جوان تهرانی از کجا باید بداند که ما بلوچ هستیم. آنها هنوز اگر ما را ببینند فکر میکنند پاکستانی یا افغان هستیم. آنها نمیتوانند تفاوت بلوچ های ایرانی را با پاکستانیها و افغان ها تشخیص دهند.
آرمان با اشاره به پذیرفته شدن طرح دانشجوییاش به عنوان یک طرح ملی و سفر به تهران برای دریافت تقدیرنامه میگوید: قبل از سفر به دیگر دوستان بلوچ گفتم چرا برای شناساندنمان به بقیه افراد جامعه در سفرهای خارج استان، از لباس محلی استفاده نکنیم؟ او میافزاید شخصا با لباس محلی در مراسم اختتامیه حاضر شدم و بالای سن رفته تقدیرنامهام را گرفتم و اتفاقا مورد تشویق برگزار کنندگان هم واقع شدم. ما خودمان باید به بقیه نشان دهیم که ما تنها اسلحه نداریم بلکه از دانش و معلومات خود نیز برای ارتقای کشور استفاده میکنیم و تفنگمان نیز برای دفاع از کشور است و این را در سالها مرزداری اثبات کردهایم.
این جوان فعال اجتماعی که در زمینه ترویج کتابخوانی در منطقه بلوچستان ایران تلاش میکند بر این باور است که بلوچستان بیش از هر چیز نیاز دارد تا نگاه عموم مردم کشور را به خود تغییر دهد. این کار شدنی است و مقدمات آن هم آغاز شده است.
نقطه عطف این تغییر در مقصد گردشگری قرار دادن استان مان در سال قبل بود که سبب شد سیل عظیمی از گردشگر و ایرانگرد به استان و خصوصا بلوچستان بیایند و پس از بازگشت از امنیت منطقه و مهمان نوازی و خونگرمی بلوچ ها تعریف کنند و باعث شوند تا ذهنیت خشنی که بعضا ساخته شده، از بین برود چون ما نه خشن هستیم و نه دشمن ایران بلکه صلح طلبیم و کشورمان را دوست داریم.