تولید فیلم کوتاه – گام سوم: فیلمبرداری فیلم
اردیبهشت ۹, ۱۳۹۷شکستن قوانین – موج نو فرانسه
اردیبهشت ۹, ۱۳۹۷تولید فیلم کوتاه – گام چهارم: تدوین فیلم
گام چهارم: تدوین فیلم
۱. برای فیلم خود نرمافزار تدوین مناسب را انتخاب کنید.
در زمینه نرمافزارهای تدوین فیلم با گزینههای متعددی روبهرو هستیم (که اغلب برنامههای تدوین غیرخطی نامیده میشوند)، از برنامههای رایگان گرفته مانند iMovie و Windows Movie Maker تا برنامههای پیچیده و حرفهای مانند Final Cut Pro و Adobe Premier. برنامهای که انتخاب میکنید به سلیقه شخصی و پروژهتان بستگی دارد:
- نرمافزارهای رایگان، مانند iMovie و Windows Movie Maker، برای فیلمهای کوتاه زیر ۲۰ دقیقه مناسب هستند. آنها برای فیلمهای طولانی و زوایای مختلف دوربین طراحی نشدهاند و معمولاً افکتهای محدودی دارند.
- نرمافزارهای پولی، برای هر فیلمسازی واجب هستند. اگر در یک صحنه از دوربینهای متعددی استفاده میکنید، به افکت، تغییرات صحنه و دیالوگهای یکدست نیاز دارید و یا اینکه صرفاً به دنبال نرمافزارهای حرفهای هستید، باید بر روی این نرمافزارها سرمایهگذاری کنید. در حال حاضر، نرمافزارهای برتر عبارتاند از، Avid، Final Cut X و Adobe Premier و هرکدام هم قیمتهای بالایی دارند، چیزی حدود ۴۰۰ دلار یا بیشتر. بااینحال میتوانید با پرداخت مبالغ کمتری بهصورت ماهیانه، اشتراک آنها را به دست آورید.
۲. یک صحنه را به برنامه تدوینگر خود اضافه کنید.
اگر فیلمتان کوتاه باشد (زیر ۲۰ یا ۳۰ دقیقه)، میتوانید کل فیلم را یکجا وارد کنید. اما اگر یک فیلم طولانی میسازید یا از زوایای مختلفی فیلمبرداری کردهاید، باید هر صحنه را جداگانه تدوین کنید. سپس تنها صحنهها و بی رولهای مرتبط را وارد کنید.
- اگر در یک صحنه از چندین دوربین استفاده کردید، با کمک گزینه “Sync” تمام آنها را کنار هم قرار دهید. حالت “multi-camera editing mode” دوربین خود را پیدا کنید، این قسمت به شما این امکان را میدهد که در یک زمان چندین شات را تغییر دهید. با این گزینه تمام دوربینها هماهنگ میشوند، بنابراین دیگر لازم نیست که ببینید هر شات با شات تدوین شده قبلی همزمان است.
۳. برای تنظیم حالت و زمینه صحنه از چند شات اولیه استفاده کنید.
اولین شات ها تمرکز اصلی صحنه را به خود اختصاص میدهند. در اینجا گزینههای زیادی پیش روی شماست که مهمترین آنها عبارتاند از:
- شات اصلی: این راه رایجترین راه برای شروع یک صحنه است. این شات تمام بازیگران اصلی، صحنه و لوکیشن را باهم نشان میدهد. این صحنه به بیننده کمک میکند تا با صحنه ارتباط برقرار نموده و با کاتهای دیگر مشکلی نداشته باشد.
- شخصیت اصلی: چه این شخصیت دیالوگ داشته باشد چه خیر، دنبال نمودن آن به بیننده نشان میدهد که باید به این شخصیت توجه کنند، زیرا اتفاقی برای او رخ میدهد و یا به حقیقتی دست مییابد.
- تنظیم صحنه: با کمک شات های بی رول از اتاق/ محیط، به بیننده کمک کنید تا با لوکیشن ارتباط برقرار کند. این صحنه بیشتر در فیلمهای ترسناک دیده میشود که یک صحنه با ۵ یا ۶ شات ترسناک از یک اتاق خانهای جنزده را نشان میدهد.
۴. بهترین برداشت بازیگران را انتخاب کنید.
فیلم را مرور کرده و ببینید که کدام صحنه را بیشتر دوست دارید، صحنهای که بازیگران عالی باشند، دیالوگها طبیعی به نظر برسند و فیلم هم واضح و متمرکز باشد. اگر یک برداشت را پیدا کنید که همه این موارد را داشته باشید، یعنی کارتان عالی است و کارتان سریعتر پیش خواهد رفت.
۵. زمانی که بازیگران دیالوگهایشان را ادا میکنند آنها را نشان دهید.
این قانون دشوار و پیچیده نیست، اما همیشه باید از آن تبعیت کنید. با دیدن این صحنه متوجه میشوید که نگاه کردن به یک بازیگر در حال تکرار دیالوگ بهتر است یا گوش دادن به او. برای گرفتن این ایده که فوکوس صحنه باید کجا باشد، توصیه میکنیم فیلمهای دیالوگ محور “شلاق” (Whiplash) یا “خون به پا خواهد شد” (There Will Be Blood) را تماشا کنید.
- اینکه در یک صحنه کدام شخصیت را نشان دهید به احساس خودتان بستگی دارد. کدام شخصیت باید مرکز توجه قرار بگیرد؟ آیا یک بازیگر درباره چیزی واکنش خاصی نشان میدهد یا دیالوگ خاصی میگوید؟ اگر شما میان آن بازیگران بودید در آن لحظه به کدام بازیگر توجه میکردید؟
۶. مشکلات و نقصهای موجود را با بی رولها و برداشتهای دیگر پرکنید.
گاهی اوقات برداشت موفق ضبط نمیکنید و برای جبران آن مجبور میشوید چندین برداشت را باهم ترکیب کنید. این اتفاق معمولاً رخ میدهد، اما اگر هر دفعه بازیگران برداشتهای خود را با موفقیت ضبط کرده باشند، چندان دشوار نخواهد بود. این مرحله زمانی است که جزئیات و رنگ را به صحنه اضافه میکنید. برای مثال، یک شخصیت ممکن است کیکی روی میز را به کسی تعارف کند و شما میتوانید شات کیک را حذف کنید. یا در یک صحنه پرخشونت، پیش از رفتن به مرحله دیالوگ، میتوانید صورت مجرمها را از نزدیک ببینید که عرق کرده و نگران هستند.
- برای تدوین یک صحنه هیچ قانون مشخصی وجود ندارد، البته تا جایی که در درجه اول داستان گفته شود. اجازه دهید که تا جای ممکن تصاویر منظور را برسانند.
۷. زمانبندی صحنه را تنظیم کنید تا ریتم آن حفظ شود.
تدوین از فاصلهگذاری و زمانبندی تشکیل میشود. روال فیلم باید بهطور طبیعی پیش برود. به همین دلیل است که تدوینگران بهجای ثانیهها نماهای تکی – شات های میکروثانیهای ثابت که اگر فیلم را متوقف کنید متوجه آن خواهید شد – را در نظر میگیرند. به همین دلیل بسیاری از تدوینگران بر روی موسیقی کار میکنند، نماها را بهگونهای تدوین میکنند که یک ضرب یا آهنگ را در آن جایداده و به صحنه ریتم ببخشند. نباید همیشه فقط به ریتم طبیعی بازیگران روی صحنه اکتفا کنید. اضافه و یا حذف چنین مواردی میتواند یک اجرای خوب را به یک اجرای عالی تبدیل کند. برای مثال:
- صحنههای کمدی، اکشن و یا پرانرژی، زمانبندی سریعی دارند. میان جملات فاصله زیادی وجود ندارد و کلمات تقریباً پشت سر هم تولید میشوند. این عامل باعث میشود که صحنه سریع و زنده به نظر برسد.
- صحنههای تأثیرگذار اغلب کندتر هستند. نماهای ثابت و بی رول بیشتر دیده میشود و شات ها بسیار بلند هستند تا بیننده را تحت تأثیر قرار دهند. “۱۲ سال بردگی” (۱۲ Years a Slave) یک فیلم برتر در زمینه تدوین کند است، مخصوصاً صحنه اعدام در اواسط فیلم.
- برای اینکه بیننده متوجه یک تصویر شود باید ۳ تا ۵ نما را تحلیل کند. به این معنا که اگر میخواهید این کارها را به سرعت انجام دهید، فقط بیننده خود را سردرگم میکنید.
۸. برای تدوین حرفهای انواع مختلف کاتها را یاد بگیرید.
تدوین به این معناست که با کمک کاتها یک داستان را بیان کنید. به زبان دیگر، یک فیلم مجموعهای از فیلمبرداریهای مختلف است که شیوه چیدن آنها در کنار یکدیگر یک فیلم سینمایی را به وجود میآورد. به همین دلیل است که در تدوین فیلم کات کردن از یک ویدیو به ویدیوی دیگر اهمیت بسیاری دارد. بهترین کاتها کاتهای متوالی هستند، بهگونهای داستان فیلم را نشان دهید که بیننده متوجه نشود شما از یک صحنه به صحنه دیگر پریدهاید.
- هارد کات (Hard Cut) – یک کات سریع به یک زاویه دیگر که اغلب در همان صحنه است. این رایجترین کات موجود در فیلمها است.
- اسمش کات (Smash Cut) – یک تغییر ناگهانی به یک صحنه دیگر. این کات برای جلبتوجه بیننده به کار میرود و اغلب در صحنههای غافلگیرکننده استفاده میشود.
- جامپ کات (Jump Cut) – یک کات ناگهانی در همان صحنه اما اغلب با تغییر زاویه دوربین. این کاتها کمتر استفادهشده و سردرگمی یا گذر زمان را نشان میدهند.
- جی کات (J-Cut) – زمانی که صدای شات بعدی را میشنوید اما ویدیوی مربوط به آن را هنوز ندیدهاید. این کات زمانی استفاده میشود که بخواهید دو صحنه با موضوع مشابه را به هم وصل نموده و یا روایت کنید.
- آل کات (L-Cut) – زمانی که ویدیوی شات بعدی را میبینید اما صدای آن را نشنیدهاید. این کات زمانی مفید است که یک شخصیت درباره انجام کاری صحبت میکند و سپس آن را انجام میدهد، مانند قول دادن و یا خلف وعده.
- اکشن کات (Action Cut) – یک کات در وسط یک صحنه اکشن، مانند اینکه یک نفر در را باز کند، و کات در میان صحنه اکشن پنهان شود. برای مثال، یکی از شخصیتها برای بوسیدن شخصیت دیگر به سمت او میرود و زمانی که سرهایشان به هم نزدیک میشود، شما به زاویه دیگری میروید، که اغلب زاویه شخصیتی است که بوسیده شده.
۹. صحنههای فیلم خود را کنار صحنه های بی رول قرار دهید.
زمانی که صحنههای خود را آماده کردید حالا زمان آن است که آنها را در کنار هم قرار دهید. اگر تمام صحنههای خود را بهعنوان فایلهای جداگانه تدوین کردید، آنها را در یک پروژه واحد وارد نموده و به ترتیب مرتب کنید. سپس به کمک بی رول، شات های پوشاننده، و شات های گذرا، آنها را بهصورت متوالی در کنار هم قرار دهید. اگر به زمانبندی صحنه توجه کرده باشید، حالا باید به زمانبندی فیلم توجه کنید، آیا برای سرعت بخشیدن به کارها میتوانید صحنهها را عقب یا جلو ببرید؟ آیا برای اینکه تماشاگران بتوانند برای واکنش نشان دادن به لحظات دراماتیک زمان داشته باشند، باید میان صحنهها شات های بی رول بیشتری قرار دهید؟ بنابراین زمانبندی بسیار مهم است.
- اکنون بهترین زمان است که از دوست خود بخواهید با شما فیلم را تماشا کند. آیا در جریان فیلم قرار میگیرد؟ آیا نکات مهمی از داستان وجود دارند که در فیلم نادیده گرفته شدهاند و باید برایشان بیشتر زمان بگذارید. آیا در فیلم شما زیادهگویی وجود دارد و باید حذف شود؟
- بهطورکلی، هرچقدر چیزهای بیشتری را حذف کنید فیلم بهتری خواهید داشت. اگر یک صحنه خوب از آب درنیامده و به طرح داستان چیز مهمی اضافه نمیکند، بهتر است از شرش خلاص شوید.
۱۰. برای حرفهای شدن فیلمتان رنگ و صدای فیلم خود را تصحیح کنید.
زمانی که فیلمتان آنقدر رضایتبخش شد که به مراحل انتهایی خود رسید، حالا باید تغییرات نهایی را اعمال کنید. آخرین و مهمترین مرحله ساخت یک فیلم حرفهای، تصحیح رنگ و میکس صدا است. باوجوداینکه دراینباره کتابهای زیادی نوشتهشده است، بهترین راه این است که همهچیز را هماهنگ نگه دارید – صحنهها نور و رنگ مشابهی داشته باشند، و در هیچ نقطهای از فیلم صدا پایین نباشد و یا بهسختی شنیده نشود.
- استودیوهای مختلفی وجود دارند که با پرداخت مبلغ مشخصی میتوانید تصحیح رنگ و میکس صدای حرفهای را انجام دهید. اگر درباره انجام این کار اطلاعی ندارید و میخواهید یک فیلم حرفهای بسازید، باید برای رنگ و میکس صدای حرفهای هزینه کنید.
۱۱. برای نشان دادن داستان فیلم تدوین را انجام دهید، نه برای زرقوبرق فیلم.
در دنیای سینما صدها فیلم معروف و خوشساخت و زرق و برقدار وجود دارد، که ممکن است بخواهید از آنها تقلید کنید. برای مثال، ایدههای خاص اکشن کوئنتین تارانتینو (Quentin Tarantino) و گای ریچی (Guy Ritchie)، در “داستان عامیانه” (Pulp Fiction) و “قفل، انبار و دو بشکه باروت” (Lock, Stock and Two Smoking Barrels)، توسط فیلمسازان دیگر مورد تقلید قرارگرفته است. اما چیزی که این فیلمسازان جوان متوجه نبودند، این بود که آن کارگردانها به این دلیل آن ایدهها را استفاده کردند که با فیلمشان تناسب داشت. به همین دلیل تدوینها دیگر تأثیر چندانی نداشتند، زیرا صحنههای اکشن تمام توجه را به خودشان جلب میکردند. در هنگام تدوین، در وهله اول باید اجازه دهید که داستان بهطور طبیعی خود را نشان دهد. شما بیننده را راهنمایی میکنید، اما نباید هیچ اشکالی برجا بگذارید تا باعث شود بیننده شما را نقد کند. بهترین نوع تدوین زمانی است که به چشم نیاید.
منبع: wikihow.com
ترجمه: paroshat.com