زنان و تبعیضی به نام کار خانگی
خرداد ۱, ۱۳۹۷نادیده گرفتن تعمدی تمایزات اقلیتها!
خرداد ۱, ۱۳۹۷آزار خیابانی؛ جرمی که نادیده گرفته میشود
گفتگو با فائزه حاجیآبادی، کارشناس ارشد مطالعات خاورمیانه و فعال فرهنگی
«من هر روز از محل مشخصی در کرج رد میشوم تا تاکسیهای تهران را سوار شوم و معمولا هر صبح و عصر چندین متلک میشنوم. این متلکها عموما با هدف ارضای «خود مردانه» و همراه با واژههای تحقیرآمیز جنسی هستند. گاهی این آزارها از غالب آزار کلامی خارج شده و شکل تعرض جنسی نیز به خود میگیرند. اینها تجربههای مشترکی بین تمام زنان است و همه زنان، صرفنظر از قومیت، طبقه اجتماعی، محل سکونت، میزان تحصیلات و مرتبه اجتماعی، در طول عمر خود با این شکل از آزار خیابانی مواجه شده و میشوند.
پیشترها که جوانتر بودم و به طبع کمتر محافظهکار، معمولا با آنها مقابله میکردم. سعی میکردم حداقل خشم خودم را با یک ناسزا به آنها بفهمانم. اما بعد از مدتی، این جریان آنقدر هر روز و روز تکرار شد که توان مقابله با آن را از دست دادم. بنابراین، حالا همیشه هندزفری در گوشم است و موسیقی گوش میکنم. البته میدانید که گوش دادن به موسیقی در خیابان بسیار خطرناک است. همیشه با خودم فکر میکنم که همین روزهاست که چون صداهای اطرافم را نمیشنوم، تصادف کنم. حتی با وجود هندزفری، بعضی اوقات آزارها را میشنوم و خب بهم میریزم، تا چند دقیقه حالم بد است. این حس بسیار ناخوشایندی است که مدام از طرف کسانی که در خیابان از کنارت رد میشوند، جملات جنسی تحقیرآمیز بشنوی. این حس عدم امنیت، احساس بسیار بدی است. همین باعث شده که معمولا از مسیرهای پرترددتری عبور کنم تا خطر آزار جنسی جدی کمتر شود.
واقعا از توانم خارج است که هر روز، انواع و اقسام جملات تحقیرآمیز را بشنوم، بنابراین سعی میکنم کمتر پیاده بیرون روم. آن طور که دوست دارم لباس نمیپوشم یا سرم را پایین میاندازم تا با کسی چشم در چشم نشوم. همه اینها البته بیتاثیر است!»
فائزه حاجیآبادی، کارشناس ارشد مطالعات خاورمیانه، فعال فرهنگی و مسئول انتخاب محتوای یکی از بزرگ ترین کانالهای آموزشی فارسی در تلگرام است. او درباره شیوه مقابله با آزارهای خیابانی میگوید: «گام اول همیشه فردی است و از خانهها شروع میشود. زنان باید به فرزندان خود بیاموزند که با آزار جنسی کلامی و متلک پرانی، حق یک انسان را پایمال کرده و آسایش یک زندگی اجتماعی را از او میگیرند. این آموزشها از خانواده شروع میشود و بعد به رسانهها و شبکههای اجتماعی میرسد که مردم در حال حاضر با آن بسیار در ارتباطند و از آن تاثیر میپذیرند. چه باور کنیم و چه باور نکنیم، شبکههای اجتماعی و رسانهها به آگاه کردن مردم کمک کردهاند و چیزهایی که تابحال برای آنان معنا و مفهومی نداشته را برای آنان قابل رویت کرده و این امکان را به مردم دادهاند که به آنها فکر کنند.»
حاجیآبادی در ادامه میگوید: «البته فعالیتهای جمعی که در سطح جامعه مدنی اتفاق میافتند نیز بسیار حائز اهمیت هستند. برای مثال، اخیرا، فعالان حقوق زنان، پوسترهایی را طراحی کردند با طرحهای گرافیکی بسیار ساده، اما بیانگر حقیقت تلخ آزار جنسی خیابانی. این پوسترها در مورد این بود که متلک انداختن میتواند پیگرد قانونی داشتهباشد. یا اینکه زن و مرد در وسایل نقلیه عمومی جای برابری دارند و مرد حق ندارد جای بیشتری را اشغال کند. حتی دستیار ویژه رئیس جمهور در امور حقوق شهروندی نیز آن را در صفحات شبکههای اجتماعی خود به اشتراک گذاشته بود و بازتاب خوبی داشت.»
این فعال فرهنگی با اشاره به ترویج عناصر بصری برابری جنسیتی در ایران، میگوید: «نمادهایی هم در سطح شهر هستند که به نوعی یادآور حقوق برابر زن و مرد هستند. مثلا در باغ کتاب تهران، اتاق پرستاری از کودک و محل تعویض پوشک بچه را برای هر دو جنس، یعنی زن و مرد قرار دادهاند. فرهنگسازیهای این چنینی که ساده هستند ولی عموم مردم با آنها در ارتباطند، قطعا بیتاثیر نیست. انسانها را با چالشهای تازهای روبرو میکند و به آنها این دید را میدهد که بهجز سنتها و افکار ضدزنی که تابهحال در ذهن داشتهاند و در زندگی به پیش بردهاند، شیوههای دیگری از رفتار اجتماعی نیز هست که میتواند برای همه بهتر باشد. من در این زمینه خوشبینم و فکر میکنم که آگاهی مردم در این زمینه بالاتر رفته و میتوان انتظار داشت که در دهههای آینده زنان کمتری آسیب ناشی از آزار خیابانی را تجربه کنند.»
آزار و اذیت خیابانی مطابق ماده ۶۱۹ قانون مجازات اسلامی جرم محسوب شده و قابلیت پیگیری قضایی دارد. این امر در اغلب موارد توسط نیروهای پلیس به بهانه کماهمیت بودن جدی گرفته نمیشود. با این وجود، به نظر میرسد که زنان میتوانند با تجهیز خود به دانش حقوقی، شرایطی را ایجاد کنند که نادیده گرفتن شکایت آنها توسط پلیس دشوارتر شود. کمپینهای آگاهی رسانی در این زمینه میتوانند نقش بسیار مهمی را ایفا کرده و پلیس و دستگاه قضایی را وادار به پاسخگویی و انجام وظیفه کنند.