Money, happiness and eternal life – Greed
تیر ۱۸, ۱۳۹۷۴۰ سال کوچ اجباری اقلیتها
شهریور ۵, ۱۳۹۷محروم از مشارکت
«نزدیک بیست سال در سازمان امور مالیاتی سابقه کار دارم ولی هنوز قراردادی ام، استخدام رسمی نشده ام، چرا؟ نه فقط به خاطر اینکه کرد و سنی ام، بلکه به این دلیل که کرد و سنی ای هستم که فعالیت فوق برنامه هم دارم. در کمپین های سیاسی و مدنی فعالیت داشته و دارم، از کمپین انتخاباتی موسوی و روحانی گرفته تا کمپین نه به تماشای اعدام و کمپین انتقاد به رفتار نیروی انتظامی با مردم.»
هیوا فولادی فعال مدنی و سیاسی در کردستان ایران با بیان این مطلب به «سوآرت» می گوید: محرومیت از مشارکت در اداره جامعه و تعیین سرنوشت، درد مشترک جامعه کرد و سنی مذهب ایران است. هنوز دولت از اینکه سکان استانداری کردستان را به یک کرد یا یک سنی مذهب واگذار کند، ابا دارد. کاش این محرومیت نانوشته باقی می ماند ولی وقتی وزیر کشور دولت روحانی آن را به عدم شایستگی کردها و سنی ها ربط می دهد پذیرش اش خیلی دشوار می شود.
او می گوید در جریان انتخابات ریاست جمهوری، کردها خیلی علاقمند بودند که مسوول ستاد روحانی در کردستان، سکاندار استانداری شود، کمپینی هم در حمایت از استانداری اش راه افتاد، اقبال عمومی خوبی هم نسبت به او وجود داشت ولی نه تنها دولت روحانی از این امر امتناع کرد بلکه وزیر کشور در جلسه معارفه استاندار کردستان گفت هر چه گشتیم در میان کردها و سنی ها کسی را که شایستگی این سمت را داشته باشد پیدا نکردیم (نقل به مضمون). این توصیف ناشایست، رنج کردها و سنی ها را دوچندان کرد. دردی که خیلی ها را از مشارکت سیاسی، فرهنگی وا می دارد، چراکه امیدی باقی نمی گذارد.
مساله کردستان تنها محرومیت از مشارکت سیاسی و مدنی نیست بلکه درد، وقتی مضاعف می شود که هر فعالیتی با نگاه امنیتی همراه می شود، به مساله فیلم سازی نگاه کنید. شاید در کرج، اراک و یزد و تهران و مشهد هرکس بتواند با دوربین اش در کوچه و خیابان فیلم بگیرد ولی همین اتفاق در کردستان امنیتی است و بلافاصله دوربین اش ضبط و توبیخ می شوی، چرا تصور این است که اینجا هرکس فیلم می گیرد، می خواهد آن را به شبکه های خارجی ارسال کند.
به گفته هیوا، همین نگاه امنیتی در بعد اقتصادی هم اثر خود را گذاشته است، بطوریکه سرمایه گذاری به حداقل رسیده است. کسی جرات سرمایه گذاری زیر نگاه امنیتی ها را ندارد و طبیعی است وقتی سرمایه گذاری اقتصادی صورت نگیرد، توسعه نیافتگی، بیکاری و فقر رواج می یابد. چندی پیش یک تولیدی کوچک در سقز راه اندازی شد، سرمایه گذار برای جنس های تولیدی خود در تهران مشتری یافته بود، وقتی اجناس را به تهران حمل می کرد در مسیر به اتهام قاچاق کالا دستگیر و اجناس اش توقیف می شود. یعنی اینجا حتی به تولید کننده هم به چشم قاچاقچی نگاه می شود به عبارت دیگر، تصور امنیتی حاکم از قاچاقچی بودن کردها حکایت دارد مگر آنکه خلاف اش ثابت شود.
این فعال مدنی کرد، معتقد است به این دردها وقتی مساله محرومیت از آموزش به زبان مادری و توسعه نیافتگی و تخصیص نیافتن اعتبار لازم برای اتمام پروژه های عمرانی را بیافزایی، می بینی جامعه کرد و سنی مذهب کردستان، با مشکلات عدیده ای دست به گریبان است.
به باور هیوا فولادی، برداشته شدن نگاه امنیتی به استان های کردنشین، توسعه اقتصادی مناطق مرزی، رفع تبعیض های سیستماتیک، احترام به عقاید مذهبی، ایجاد زیرساخت های مناسب جهت تدریس زبان مادری، شرکت دادن کردها در مسئولیت های کلان و… از کارهایی است که حکومت می تواند با ایجاد آنها، در راه جلب اعتماد مردم که سال هاست احساس شهروند دست دومی دارند تلاش کند. مردمی که بارها با مشارکت وسیع در انتخابات، تمایل خویش را به رفع معضلات از راه مسالمت آمیز و بدون خشونت نشان داده اند.