ورود زنان به استادیوم بعد از ده ها سال
آبان ۱۹, ۱۳۹۷برابری خواهی و مطالبهگری درونزا
ساعده همه کش (باران) هنرمند و شاعر
وقتی سخن از آزادی زنان به میان می آید، ذهن های کوچک فقط به حجاب ظاهری می اندیشند، در صورتی که مراد از آزادی، آزاد بودن از هرگونه تحمیل است، یعنی خودت باشی؛ آنچه هستی بی تظاهر با هر دیدگاه، باهر عقیده، با هر باور؛ آن گونه که هستی، زندگی کنی، بی آنکه آسیب برسانی و آسیب ببینی.
تحقق این مطالبه، منوط است به داشتن درک و احترام متقابل نسبت به عقاید یکدیگر، همانگونه که در تمدن های توسعه یافته بشری امری جا افتاده است. تکثرگرایی حاکم بر جامعه هند به عنوان یک نمونه می تواند مدل رفتاری مان باشد به هند بنگریم که چگونه هریک از اعضای یک خانواده با داشتن دین، مرام و بینش متفاوت، کنار هم مسالمت آمیز و با صلح، احترام و عشق زندگی می کنند (مشاهده ات شخصی).
بی جهت نگفته اند «مقصود تویی، کعبه و بتخانه بهانه است»، وقتی هدف غایی همه ادیان یک درجه ای از تعالی جامعه بشری و پرستش خدایی واحد است، احساس برتری دینی و نزاع مذهبی چه مفهومی دارد. همین مقوله در امر جنسیت نیز قابل تعمیم است. تبعیض جنسیتی و نابرابری زن و مرد، وقتی قرار است انسانها در کنار هم به کمال برسند و از زندگی لذت ببرند، چه مفهومی می تواند داشته باشد. اگر مرد صاحب حق است، زن نیز اینگونه است و بالعکس.
تحقق مطالبات جنسی همچون مطالبات قومی، دینی و زبانی، وابسته به تغییر از درون فرد فرد جامعه است. یعنی این مطالبه گری ابتدا باید خود را در تغییر رفتار شخصی مان نشان دهد، اگر به عنوان یک زن برابری خواه توانستم در عمل، به دیگرانی که مثل من نمی اندیشند، دین متفاوت و زبان متفاوت دارند به دیده احترام بنگرم و حقوق شان را به رسمیت بشناسم، می توانم انتظار داشته باشم حقوق ام به عنوان یک زن محترم شناخته شود. اگر به عنوان زن به جای مهریه، حق برابر طلب کردم می توانم شهروند مطالبه گر باشم.
جامعه عاری از تبعیض، نابرابری با شهروندانی مطالبه گر و عدالت خواه، محصول تبعیض زدایی و برقراری عدالت و برابری در محیط خانواده است. اگر به عنوان مادر و پدر، در عمل به فرزندان آموختیم که نابرابری امری ناپسند است می توانیم انتظار داشته باشیم که این بچه ها در محیط بیرون از خانه، به عدالت با دیگران برخورد کنند. عدالت در جنسیت را وقتی در محیط کوچک خانواده در ذهن فرزندان نهادینه کردیم، آنها دیگر تبعیض را نمی پذیرند واحترام به حقوق برابر جنسی را رعایت خواهند کرد.
مطالبه «زندگی آزاد و عاری از تبعیض و نابرابری» در همه این سالها، با یک مانع جدی روبرو بوده و آن دچار شدن جامعه ایران، به بیماری چندگانگی شخصیت و تناقض موجود میان ارزش هاست. بسیاری از افراد، در خانه «خود واقعی» شان را می گذارند و به بیرون چاردیواری که می رسند، به شخصیتی دیگر تبدیل می شوند، در محیط کار یک گونه رفتار می کنند در جمع دوستان گونه ای دیگر، «مصلحت سنجی»، «دروغ به خود» و «تظاهر» ریشه های این بیماری اجتماعی است که گرفتار آنیم. همین امر باعث به وجود آمدن آسیب های بزرگی در اجتماع می شود که بعضا قابل جبران نیستند.
تصور کنید قسمتی از یک سیب زیبا درحال خراب شدن است ما دو کار می توانیم انجام دهیم. یا آن قسمت را از سیب جدا کنیم و باقی سیب سالم بماند و یا اجازه دهیم این کل واحد حفظ شود و رفته رفته شاهد خرابی کل سیب باشیم. در هر صورت انتخاب با ماست. آزادانه خود واقعی باشیم و چرخه این بیماری را قطع کنیم و آزادگی را در جامعه ترویج کنیم و یا ریاکارانه و کاسبکارانه، شخصی مبهم باشیم و در هر جمعی مانند همان اجتماع رفتار کنیم.
برای تحقق بسیاری از مطالبات مان باید ابتدا تلاش کنیم آنی باشیم که هستیم و دیگران را بپذیریم آنگونه که هستند:
یا چنان نمای که هستی
یا چنان باش که می نمایی«بایزید بسطامی»